شکوفه ی بهار نارنج ... بهدادشکوفه ی بهار نارنج ... بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات من و باباش...!

یادداشت 70 مامانی

1390/5/11 23:59
نویسنده : نانا
267 بازدید
اشتراک گذاری

شکوفه ی نارنجم

یکشنبه عصر همراه بابابزرگ اینا رفتیم بهشت زهرا به نیت آخر شعبان و شب اول رمضان ... تا غروب اونجا بودیم و تقریبا هوا تاریک بود اومدیم ... همیشه فکر میکردم غروبهای بهشت زهرا ترسناکه ... ولی امروز فهمیدم بیشتر از اینکه ترسناک باشه دلگیره ... تقریبا هیچکس نبود ... انگار که کسی به یاد اموات نیست ... خیلی دلگیر بود ... تا بیایم خونه ساعت از 9 هم گذشته بود و اون موقع مامانی افطار کرد

دوشنبه ... این چه وضعشه !!! همه جای دنیا ماه رو دیدن فقط موندیم ما !!! این کارا باعث میشه ماه رمضون به دلم نچسبه !!! با بابایی پا شدیم سحر خوردیم و من برای خواهرام و برادرام  مسیج تبریک ماه مبارک رو میدم !!!( جای خاله معصوم خالی ) روزه گرفتیم ... مطمئن هم بودیم که اول رمضانه ... ولی ظهر اعلام میکنن امروز آخر شعبانه !! ولی من هنوز هم مطمئنم امروز اول رمضان بوده ...

سه شنبه ... برای سحر روز دوم رمضان بیدار میشیم ... و به قول بعضیها اول رمضان .... سحر خوردیم و خوابیدیم ... مامانی کلی خوابای ناجور دید و همین باعث شد از صبح کلی حالم گرفته باشه ... تا بعد از اذان و افطار که نشستم و با باباییت کلی حرف زدم تا یه کم سرحال شدم ... خودمم میدونم که گیرم همین حرف زدن با بابایی جونته !!!

ولی بازم دلم گرفتس ... دلتنگم ... نگرانم ... برای خاله جون .. برای صبورا و امیر ...برای بابابزرگ و مامان بزرگ که دارن روزای سختی رو میگذرونند ... برای تو ... و هزارتا چیز دیگه

میدونم که حالم خوب میشه ... امیدوارم ... خدا جون کمکم میکنه ... از برکات این ماهه که به دله بنده هاش آرامش بده ... اما چکار کنم که وقتی یادم میافته ... تموم غصه عالم میریزه تو دلم

 

خدا بزرگه ... خودش درد رو میده درمونشم میده

 

میبوسمت عزیزم .... خیلی وقته یه ماچ آبدار ازت نگرفتما !!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

گل یاس
12 مرداد 90 20:14
سلام عزیز دلم نماز و روزه هاتون قبول درگاه حق .انشالله به حق این ماه عزیز هم دلتون آروم می گیره و هم اینکه یه نی نی سالم و تپلو میاد تو دلت
عزیزم توی این روزا خیلی خیلی التماس دعا دارم


سلام دوست خوبم ...عبادات شما هم قبول ... راضیم به رضای خدا ... اگه خودش صلاح بدونه دلم و شاد میکنه