شکوفه ی بهار نارنج ... بهدادشکوفه ی بهار نارنج ... بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه سن داره

خاطرات من و باباش...!

یادداشت 89 مامانی و نی نی گولو

1390/7/28 16:58
نویسنده : نانا
288 بازدید
اشتراک گذاری

شکوفه ی کوچولوی من

چطوری عزیزم ؟؟ امیدوارم خوب باشی ... چون چند روزیه مامانی هیچ درد و ناراحتی ناشی از وجود شما رو نداره !!! و این نمیدونم خوبه یا بد !!

البته خوبه ... این یعنی عزیز دله مامان داره توی خونه جدیدش بازی میکنه و هی انگشتشو توی اعضای مامانی فرو نمیکنه !!

اگه حاله مامانی رو میپرسی ... میگم بهترم ... خیلی بهتر ... آخه دیروز صبح رفتم خونه مامانم اینا !!! و این خیلی مهمه !! چون خاله جونات هم اونجا بودن و نذاشتن مامانی تو خودش باشه ... کلی سر به سرم گذاشتن و سرحالم آوردن ... مامان بزرگ هم خداروشکر وقتی دوروبرش شلوغه خیلی سرحال میشه ...و من دیگه نگرانش نیستم

عصری هم اومدم خونه و وقتی بابایی اومد قبل از شام ابرای تیره و تار رو کنار زدیم و بعدش هم یه شام رمانتیک خوردیم !! و اینجوری سوئ تفاهمات ذهنیم رو حل کردم ... و شب با خیال راحت خوابیدم

البته قبل از خوابیدن ... از بابایی یه سوالی کردم و بازم بابایی با جوابش منو شوکه کرد ...

بهش گفتم به نظرت کی بریم ببینیم نینیمون دخمله یا پسمل !!

میدونی چی گفت ؟؟ بابایی در کمال خونسردی گفت : برای من و تو که فرقی نمیکنه نینیمون چی باشه ... هر چی باشه دوستش داریم پس بهتره نریم و ندونیم !!!

در این لحظه بود که شاخهای مامانی در اومد ... ولی از اونجایی که ته دلم میگه بابایی مهربون شوخی کرده باهام و توی دلش مشتاقتر از منه که بدونه فرشته ی زندگیمون چیه ... بیخیال قضیه شدم و گفتم بهتر که ندونیم ... موقع تولدش سورزایز میشیم !!!!!!!

اینم یکی از سیاستهای زندگیه ... گاهی وقتا نباید گیر بدی به یه مسئله !!

عزیزکم

هر روز نمیتونم بیام و برات بنویسم ... چون از پشت میز نشستن واقعا اذیت میشم ...

اتفاقا بابایی هم چند روز پیش پرسید که چرا کمتر سراغ سیستم میری ... منم گفتم نشستن زیاد اذیتم میکنه ... و بابایی هم لبخند بزرگی زد !!! حالا دلیلش چی بود خدا میدونه !!!

همین دیگه ... اومدم بهت بگم حال مامانی خوبه و احتمالا آخر هفته خوبی رو با بابایی مهربون و نینی جون داریم ...

بوووووووووس برای شکوفه ی زندگیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

فریبا
28 مهر 90 19:09
سلام.. می دونم که منتظر یه کوچولوی دوست داشتنی بودن چه عالمی داره، اما عزیزم، یادت نره که زندگی مثل قبل جریان داره و اینکه توقع داشته باشیم به خاطر این وضع جدید دنیا وارونه بشه و هیچ مشکلی پیش نیاد یه کم زیاده... خیلی زیاد دعا کن، چرا که وقتی یه مادر منتظر به دنیا اومدن بچه اس، دعاش خیلی بیشتر از قبل برآورده می شه... اینم پارتی بازی خداس واسه ما مادرها! موفق باشی...


سلام دوست خوبم ... حرفاتون کاملا درسته ... دعا گوی عزیزانم هستم همیشه اگه قابل باشم
مامان پارسا جون
28 مهر 90 19:12
خدا رو شکر که بهتری خانوم با سیاست.
چه طاقتی داره بابایی


ممنونم عزیزم ... واقعا چه طاقتی داره
مامان مانی جون
28 مهر 90 20:13
الهی همیشه شاد و سر حال باشین


همینطور شما مامان جونی
مامان نی نی ناز
29 مهر 90 16:33
سلام دوستم
خوشحالم که بهتری ...

ان شالله همیشه خوب و خوش و سلامت و شاد باشید و عشقتون پایدار باشه.

بوس برای شکوفه بهارنارنج خوشگلم


سلام عزیزم .. خداروشکر فعلا همه چیز خوبه
مراقب خودت باش مامان جون
آیرین
30 مهر 90 10:33
سلام عزیز دلمم .
خوشحالم که همه چیز روبه راهه و خودت و شکوفه بهار نارنجمون خوبید .....
هههههههههههههههه آره منم موافقم که یه مواقعی نباید به یک سری از مسائل گیر داد چون اونوقته که آقایون حساس بشن ...
ایشالله که نی نی نازی هر چی که هست سالم و سلامت و صالح باشه .... که مطمئنم هست .
میبوسمت ........ بووووووووووووووووووووووس
مراقب خودت و شکوفه بهار نارنج خوشگلمون باش ....

سلام عزیزم ... فکر کنم این مسئله رو خیلی تجربه کردی !!!
شما هم مراقب خودت باش مامان آینده
amin
1 آبان 90 10:31
سلام عزیز وبلاگ قشنگی داری


سلام ... ممنونم ... بازم بهمون سر بزنید ... خوشحال میشیم
مامان تربچه
1 آبان 90 12:30
خدا رو شکر که همگی سرحالید
همون طور هم که متوجه شدی زیاد نشستن مخصوصا پشت کامپیوتر خیــــــــلی ضرر داره
پس مواظب خودت و شکوفه ی بهار نارج باش


ممنونم عزیزم ... ازین به بعد بیشتر مراقبشم
مامان آريا
2 آبان 90 15:05
خيلي هم فكر جالب و بامزه ايه كه تا لحظه تولد ندوني ني نيتون چيه از اين فكر بابايي خوشم اومد


یعنی سونو نرم !!!!!!!!!