شکوفه ی بهار نارنج ... بهدادشکوفه ی بهار نارنج ... بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

خاطرات من و باباش...!

فقط 8 روز مونده !!

1391/1/11 21:23
نویسنده : نانا
265 بازدید
اشتراک گذاری

شکوفه ی بهار نارنج مامان ... نینی گولوی مامان ... بهدادم

8 روز مونده ... فقط 8 روز تا بغل کردنت

خدایا شکرت

امروز هوا حسابی ابریه ... گاهی هم بارون میاد ...خداروشکرحالت خوبه حسابی ... از صبح داری میپری بالا و پایینniniweblog.com... گاهی هم که آروم میشی شیکم مامان رو به اشکال مختلف در میاری ... ولی من تا لنز دوربین رو باز میکنم که ازت عکس بگیرم زودی قایم میشی !!!niniweblog.com

امروز بقیه ی لباسات رو شستیم ... بابایی آبکشی میکرد منم پهنشون میکردم ... خیلی حال داد ... مخصوصا لبخند گنده ی بابات !!!!!!! گاهی هم بلند میخندید و وقتی ازش میپرسیدم چی شد میگفت هیچی !!!!!!!! فکر کنم قند تو دلش آب میشد !!!niniweblog.com

صبح بابایی یه سوال جالب ازم پرسید ... همینجور یهویی گفت .. بعد از زایمان میتونی خودتو لاغر کنی !!!!!!!!!! من از شنیدن سوالش وا رفتم .. گفتم مگه خیلی چاق شدم ... گفت نه !! همین چند کیلو رو میگم !! فکر کنم دیگه حالش بهم خورده از چاقالو بودن من ...niniweblog.com

 ساعت4 دایی1 زنگ زد و گفت که چرا نمیایین خونه مامان بزرگ ! منم یه جوری توجیه کردم ... بعدشم به بابایی گفتم بریم اونجا .. گفت : نه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! منم گرفتم خوابیدم ... از ساعت 4 تا 7 !!!!! توی هوای بارونی چقدرم چسبید این خواب !! بعدشم که بیدار شدم همش دلم یه چیزی میخواست ... اول یه کم میوه خوردم ... بعد یه بستنی ... بعدشم یه کلوچه ... بعدشم چایی و بیسکویت !!!!!!!!!!! ولی هنوزم  دلم یه چیزی میخواد  !!!!!!!!!!!!!!niniweblog.com

طفلی بابایی مونده من چی دلم میخواد که اسمش رو نمیدونم !!niniweblog.com

عاشقتم فرشته ی کوچولوی من

niniweblog.com

امروز 38 هفتت تموم شد ( 266 روز )

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

سفانه
12 فروردین 91 1:42
وااااااااااااای عزی دلم چه لحظه های قشنگی رو میگذرونی... چقدر دلم برای اون روزها تنگ شد... الهی که این روزها هم به خوشی و سلامتی بگذره و بهداد گلت بیاد تو بغلت و شادیهای زندگیت رو تکمیل کنه... تا میتونی با این روزها عشق کن و لذت ببر... خدای مهربون همیشه پشت و پناهت باشه عزیزم... ما رو بی خبر نذار... بوس


مرسی دوستم ...برامون دعا کن عزیزم ...
مامان سپهر
12 فروردین 91 11:46
سلام تا میتونی از این لحظه های دلنشین لذت ببر چون داره کم کم تموم میشه.اخ دلم برا اون روزا تنگ شد.
راستی من همیشه وبلاگتونو میخونم.از اول تا اینجا .سال نو تونم مبارک.


سلام ... ممنونم که نوشته هامون رو میخونی ... سال نو شما هم پر از خوشی باشه انشالله

این لحظه های انتظار لذت بخشه ...
خاله ی امیرعلی
12 فروردین 91 14:16
سلام بهداد نی نی جون!!!
خاله جون خودتو آماده کن و از فرشته ها خداحافظی کن که مسافر زمینی
.
.
.
فقط 8 روز دیگه! ای جوووووونم فدات بشم نارینه جونم پیشاپیش بهت تبریک میگم و رسما مادر شدنت رو تبریک میگم و از روی گلت میبوسم
مواظب خودت باش

سلام خاله جون ... دارم آماده میشم !!

ممنون دوستم ... برامون دعا کن تا این چند روز هم به خیر بگذره
خاله ی امیرعلی
12 فروردین 91 14:31
گوشه چشمی از نگاه خدا برای خوشبختی کافیست شمارا به تمام نگاهش در سال نو می سپارم


سپاس
aren
12 فروردین 91 19:53
vay azizam che hes ghashangi shostan lebashayeh nini
che keyfi mideh
janam chizi namundeh

narineh junam ishalah zayeman rahati dashteh bashi
har rooz sar mizanam be vebet

darzemn shooshoo manam pariruz goft bad nini zudi miri varzesh ke mankan beshi

oonam halesh az man beham khordeh hehehehehhehe


عزیییییییزم ... خوب شما هم باید لباسای ناتالی رو یه آب بزنی و لذت ببری !!

حالا اگه لاغر نشیم میخوان چکارمون کنن !!؟؟
raihane
13 فروردین 91 9:50
salam
nazarae mn naumad?


سلام عزیزم ...

خوب وقتی نظرت رو خصوصی مینویسی بعد هم که من تاییدش کنم نشون داده نمیشه !!

نظراتت رو خودم دوستم ...

ولی نتونستم توی وبلاگت بنویسم ... کد ها برام باز نمیشه عزیز دلم
مامان ماني جون
14 فروردین 91 20:45
اينو چند روز پيش خوندم اما نميشد كامنت گذاشت
اما الهي هواي دلتون ابري نباشه


مرسی ... هوای ابری رو دوست دارم .. زیاد ......