شکوفه ی بهار نارنج ... بهدادشکوفه ی بهار نارنج ... بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات من و باباش...!

فقط 3 روز مونده !!

1391/1/16 21:08
نویسنده : نانا
406 بازدید
اشتراک گذاری

شکوفه ی بهار نارنج مامان ... نینی گولوی مامان ... بهدادم

٣ روز مونده ... فقط ٣  روز تا بغل کردنت

خدایا شکرت

دیشب خاله اینا اومدن و تا آخر وقت به گپ زدن گذشت ... عمو جون هم تشریف نیآوردند !! خاله کلی دلداریم داد و دلم رو آروم کرد ...niniweblog.com

صبح که بیدار شدم برا نماز دیگه خوابم نبرد .... هر چند قبلش هم بیدار بودم ... همش فکر و خیال میومد تو سرم ... البته یه کم ترس هم بود ... آخه من تا حالا توی بیمارستان بستری نبودم !! و این یه کم منو نگران میکنه ... البته کاری از دستم بر نمیاد و فقط باید توکلم به خدا باشه که برام راحت بگذره ...niniweblog.com 

بابایی صبح گفت که برای چند روز اول میریم خونه مامان بزرگ ... ولی باز هم تصمیم رو گذاشت به عهده خودم !!!!!!!!!!!!!!!!!! منم موندم که چکار کنم !!!!!!!!!!!!!!!!!!! اینی که میگم موندم یعنی واقعا نمیدونم چکار کنما !! چون دوست ندارم بخاطر راحتی من به اون سخت بگذره ...

حالا جای منو بابا عوض شده ... میگم سختیه بالا اومدن از پله یه باره و بیاییم خونه ... ولی بابایی میگه نه ... نمیخوام بهت سخت بگذره !! ( اینم یه اخلاق از اخلاقای من و باباییه !!! دوست نداریم نفر مقابل با ناراحتی چیزی رو قبول کنه !!)niniweblog.com

امروز کار خاصی نکردیم .... من یکی دوباری رفتم تا وسایل خودم و خودت رو برای رفتن به خونه مامان بزرگ جمع کنم ... ولی دستم به کار نرفت ...niniweblog.com

شما هم امروز حالت خوبه ... دیگه تکونات اینقدر قوی هست که جیغ مامان رو در میاره !! سکسکه هات هم قوی شده !!! کلا" همه چیزت محکم شده !!! ماشالله بزرگ شدی برا خودت ...niniweblog.com

دوستت دارم فرشته ی کوچولوی من

niniweblog.com

امروز 38 هفته و 5 روزته (271 روز)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

خاله ی امیرعلی
16 فروردین 91 21:41
سلام گلم
خدایا شکرت...
قربون کوچولو برم که با تکوناش جیغ مامانشو در میاره ناااااازی
فداش بشم من انقد دوست دارم عکس این نی نی گولو رو ببینم که نگو و نپرس


سلام دوستم ...
ایشالله خدا قسمتت کنه !!
بووووووووووس
nafasemaman
16 فروردین 91 22:52
عزیزم من هر روز میام و وبلاگتو دنبال میکنم / کم کم دارم منم هیجان زده میشم
راستی نینی شما قراره شنبه بدنیا بیاد ؟خیلی خوشحالم چون شنبه تولد منم هست
امیدوارم همه چی خوب پیش بره مثل همیشه /خودتو نگران نکن ... به نظر من هم یه ده روزی برو پیش مامانت بعد بیا خونه چون انقدرا هم که فکر میکنی کار راحتی نیست و شما تجربه ی اولته
فقط تورو خدا مارو بیخبر نزاریها من منتظر عکس نینیتون بعد به دنیا اومدنش هستم ای جووووووووووووووووووونم

ممنونم دوستم ...

تولدت پیشاپیش مبارک ... اگه آقا بهداد عجله نکنه روز تولدش برای شما به یاد موندنی میشه ...ههههههه

از راهنماییت هم ممنونم
قول میدم زود زود عکس بذارم از این پسر طلامون
آوين
16 فروردین 91 23:00
خانوم خانوما سلام ديگه بايد بهت بگم مامان خانوم
مامان خانوم باور كن سزارين اصلاٌ سخت نيست مخصوصا براي كسي مثل تو كه اينقدر هم صبوره باور كن دفعه اولي كه روي گل پسري رو ببيني يادت ميره بخيه اي هم بوده ...دردي هم هست
من كه از عشق روي ديدن دخملي خودم از روي تخت اتاق ريكاوري سريع بلند شدم رفتم روي تختي كه ميخواستم برم توي بخش


مرسی عزیزم ... کلی قند تو دلم آب شد بهم گفتی مامان !!
انشالله برام راحت بگذره ... دعامون کن
setareh
17 فروردین 91 1:18
عزیزمممممممممممم
روزای اخر روزای پر استرس ولی خیلی قشنگه و بعدش دلت تنگ میشه سعی کن زیاد استرس نداشته باشی گلم

خیلی خوشحالم .......یاد شبهایی افتادم که تا صبح چت میکردیم تو مسنجر .....یادش به خیر
راستی عزیزم اسمه وبلاگ شهراد عوض شده دوست داشتی تو لیستت تغییرش بده
میبوسمت ومنتظر بهداد گلم هستم


واقعا یادش بخیر عزیزم ... خداروشکر سر هر دومون به چیزای خوب گرم بوده ...
برامون دعا کن عزیزم
زهرا
17 فروردین 91 10:48
سلام خانومی... ای جانم بهداد اونقده قوی شده دیگه وقتی بیاد بیرون خودش کاراشو میکنه!! ههه...
ایشالا زایمان راحتی داری.. اما بهتره بری خونه مادرتون.. آخه مطمئنا فقط یه بار بالا رفتن از پله ها نیست!! حداقل 10 روز اول بمون اونجا... آقای بابا هم خیالش راحتره...
ای جونم... شنبه روز به یاد موندنی برات رقم میخوره... ما رو هم دعا کن... از بوی بدن نی نی ها خوشم میاد.. یه بوی خاصی میدن.. بوی معصومیت!!!
لحظه های شیرینی برات آرزو میکنم...


سلام دوستم ... بالاخره تصمیم گرفتیم بریم خونه مامانم !!
ایشالله به سلامتی شما هم برسی به روز تولد نینی جون

برامون دعا کن دوستم
آوين
17 فروردین 91 14:50
سلام مامان جون بهداد خان
اومدم ازت يه خواهش كنم ..... اگه ممكنه يادت نره لب تاپ را با خودت ببري و خواهشن زودي عكس پسري را بزار من بد تر از خودت استرس دارم دلم داره براي روي ماهش پر ميكشه


سلام عزیزم ... حتما بعد از ترخیصم عکس بهداد رو میذارم ...
برامون دعا کن دوستم
سمانه مامان پارسا جون
17 فروردین 91 15:05
سلام نارینه جون عیدتون مبارک
پیشاپیش تولد بهداد گلم هم مبارک
ایشاا... به سلامتی دنیا بیاد
واسه ما هم دعا کن خانومی
منتظر دیدن روی ماهش هستیم


سلام عزیزم ... ممنونم
محتاج به دعا هستیم عزیزم


سارینا
17 فروردین 91 16:30
سلام عزیزم
وااااااااای الهش شکر به خدا یه لحظه شوک شدم دیدم نوشتی 3 روز مونده
الهی نی نیت به سلامتی بیاد تو بغلت
خدایا شکرت


سلام دوستم ...ممنونم عزیزم ... انشالله به زودی قسمت خودت بشه ...

من نمیتونم توی وبلاگت پست بذارم ... کدهات برام باز نمیشه ... ولی همیشه بهت سر میزنم
شیما
17 فروردین 91 16:46
سلام نارینه جونم ایشالله که زایمانت آسون باشه امیدوارم برای من هم دعا کن لحظه بدنیا اومدن نی نی گلت اگه نی نی من هم بود 20 اردیبهشت بدنیا میومد یک ماه کوچیک تر از نی نی شما خیلی دوست دارم هم خودتو هم نی نی نازتو بوسسسسسسسسسسسسسس


سلام دوستم ... ممنونم
هیچوقت به حکمت خدا شک نمیکنم ... انشالله خودش براتون بهترینها رو در نظر داره
محتاج دعاتون هستم دوست خوبم
مریمی
17 فروردین 91 18:30
سلام سلام....بالاخره منم تونستم کامنت بذارممممممم....
منم روزی دو سه دفعه میام سراغ وبت..اینقدر هرشب به بدنیا اومدن بهداد فکر می کنم که خودم دل درد می گیرم!!ههههه...کلا جوگیرم!!!
تو رو خدا یادت نره موقع زایمان من و پسملم رو هم دعا کنی...
در ضمن دلم برات یه ذره شده.....


سلاااام مامان خانوم ... مرسی که بهمون سر میزنی ... ایشالله سلامت و راحت برسی به روز تولد نینی جون ...
محتاج دعاتون هستم عزیزم ...
بوووووووووووووس برای دله کوچولوت
آنیا
17 فروردین 91 19:31
دست خدا به همرات دوستم ...


سپاسگذارم عزیزم
زهرا
17 فروردین 91 20:33
...چطورایی مامان خانوم!؟


هنوز شکوفا نشدیم
زهرا
17 فروردین 91 23:17
خبرای خوب چه خبرررر؟؟
کجایی خانومی؟
باید بگم قدم نو رسیده مبارکک؟ ای جونم.. تا بیای من کلی ذوق مرگ میشم!!
بهداد خاله، مراقب مامانی باش.. خاله براتون دعا میکنه!!


خدا نکنه دوستم ...
ما هنوزم نشکفتیم !!