شکوفه ی بهار نارنج ... بهدادشکوفه ی بهار نارنج ... بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات من و باباش...!

بالاخره انتظارم به سر اومد ....

1391/1/19 0:19
نویسنده : نانا
452 بازدید
اشتراک گذاری

شکوفه ی بهار نارنج

فقط چند ساعت مونده .... کمتر از 12 ساعت !!!!!!!!! تا بغل کردنت ... تا لمس کردنت ...

نمیدونم چی باید بگم ... توی سرم هزار چیز میگذره ولی هیچ چیز به زبونم نمیاد ... جز شکر خدا ...

خدارو برای تک تک لحظه های قشنگی که بهم هدیه داد شکرگذارم ...

برای اینکه اجازه داد تا بهترین حس دنیا رو تجربه کنم ازش ممنونم ...

برای اینکه توی بدترین لحظه های زندگیم بهترین هدیه رو بهم داد ازش ممنونم ...

 

عزیز دلم ... داری برای مامان دلبری میکنی ... نمیدونم بعدها چقدر دلم برای این لحظه تک میشه ... ولی الان دارم از بودنش لذت میبرم ....

خدا جونم برامون بهترین ها رو رقم بزن ...

-----------------------------------------------------------------

الان ساعت 12 شبه ... بابایی هم به زور میخواد منو ببره بخوابونه !!!! ولی کو خواب ...

میرم تلاش کنم تا یه کم بخوابم ... البته قبلش حتما باهات خداحافظی میکنم ... تو هم قول بده خوب به حرفام گوش بدی ...

-----------------------------------------------------------------

دوستای گلم ازتون بابت تک تک لحظه هایی که کنارم بودید تشکر میکنم ... به یاد تک تکتون هستم و اگه لایق باشم براتون دعا میکنم ...

شما هم مارو دعا کنید ...

ما فردا ساعت 6 میریم بیمارستان

قول میدم توی اولین فرصت عکس شکوفه ی بهار نارنج رو براتون بذارم

بامید دیدار

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

الهه
19 فروردین 91 0:19
عزیزم من تا امروز وبلاگ نی نی گولوتو پیگیری کردمو همه خاطرات خوب و بدت رو خوندم و انقدر قلم زیبایی داری که هر لحظه احساس کردم همه این داستانها برای خودم اتفاق افتاده و 2 تبریک دارم 1 به خاطر آقا بهداد گلت که همچنین مادر مهربونو با حوصله ای داره که از لحظه لحظه های زندگیش برای نی نیش تعریف میکنه و 2 به خاطر فردا که روزیه که هر زنی مثل خودم آرزوشو داره ، بنابراین ازت میخوام تو اون لحظه برای من هم دعا کنی تا خدا 1 نی نی سالم وصالح بهم هدیه کته، ببخشید پر حرفی کردم امیدوارم به سلامتی و دل خوش پسر گلتو بغل کنی و از وجودش لذت ببری.خدا یارو همراهت.


سلام دوست خوبم ... خوشحالم که مطالبم رو میخونی ... خیلی لطف داری ... برات بهترینها رو از خدا میخوام ... هیچوقت به حکمتش شک نکن
عسل
19 فروردین 91 0:33
الههههههههههههههههی عزیززززززززم..فرداشب این موقع بهداد کوچولو بغلت هسست..ای جووووووووووووونم
الهیشکر که مادر واقعی واقعی میشی
شکککککککککرخدا جوووووون


فکرش هم شیرینه !!
خدارو هزاران بار شکر
آوين
19 فروردین 91 0:38
سلام عزيزم اميدوارم به سلامتي فارغ بشي


سلام دوستم ... انشالله
آوين
19 فروردین 91 0:41
فكر نكني فقط خودت بيداري و داري براي اومدن عزيزت لحظه شماري ميكني نه منم باهات هستم نه در كنارت بلكه به خيالت
دوست دارم گل بهار نارنج خاله


مرسی از همراهیت عزیزم ...
aren
19 فروردین 91 1:13
khoda behamrahetun narineh jun


ممنونم
مامان گیلاس
19 فروردین 91 1:51
سلام
خوشحالم که انتظارتون تموم شد .
انشالله بهداد جون سالم و سلامت به دنیا میاد
واقعا لحظه شیرینیه اولین لحظه دیدن فرزند و فراموش نشدنی
منتظر عکس بهداد جون هستیم=
D>






سلام عزیزم ...
شیرین ترین لحظات دنیا رو تجربه کردم
خاله ی امیرعلی
19 فروردین 91 1:56
سلام
آرزویم این است:
آرزویت ساکن کوچه بن بست نباشد هرگز
به امید دیدار عکس بهدادی و زایمان راحتت گلم


سلام عزیزم ...
مرسی از ارزوی قشنگت
مامان ماني جون
19 فروردین 91 9:16
الهي به سلامت


ممنون
ریحانه
19 فروردین 91 10:00
سلااااااااااااام جیگر طلا
یه عالمه واسه جفتتون دعا کردم

بوس برا مامان خوشمل و پسر طلاش
مباااااااااااااااااااارک باشه عزییییز دلم
وای خداایا شکرت امروز یکی از قشنگترین روزای منه
یوهووووووووووووووووووو
خدایا شکررررررررررررررررررررررت

تولد تولد تولدت مبااااااااااارک
مبارک مبارک تولدت مبااااااااااااااااااارک



سلام عزیزم ...
به لطف دعاهای شما بوده که به اینجا رسیدم ... ممنونم
آوين
19 فروردین 91 14:50
آسموني خاله به كره خاكي خوش آمدي
نارينه عزيزم قدم نو رسيده مبارك


ممنون خاله ی مهربون

سپاسگذارم دوستم
مامان نی نی
19 فروردین 91 15:43
اینشالا که نی نی سالم و سرحال بیاد بغلتون


مرسی گلم
شیما
19 فروردین 91 17:30
سلام نارینه جونم قربونت برم الان دیگه به سلامتی نی نی ت بدنیا اومده خیلی خوشحالم عزیزم خیلی دوست دارم نارینه عزیزم تو برای من نمادی از صبوری بودی تو این چند ماهی که باهات آشنا شدم و مطالب قشنگتو خوندم امیدوارم که همیشه کنار همسر و فرزندت خوشبخت زندگی کنی از صمیم قلب این آرزو رو برات دارم یه ماچ گنده هم از اون نینی گلت از طرف ما یادت نره ماااااااااااااااااااااااااااااچچچچچچ


سلام دوستم ... شرمندم میکنی ... منم برات بهترینها رو از خدا میخوام ... همیشه توکلت به خدا باشه تا خودش بهت آرامش بده
عسل
19 فروردین 91 21:23
ای جوووووووووونم اقا خوشگلت به دنیا اومده..هووورا
باور کن بسسسسیار خوشحالم


مرسی عزیزم
lili
20 فروردین 91 0:13
نارینه عزیز سلااااااااااام
خدا رو شکر که بالاخره انتظارتون سر اومد
تبریک میگم
اولین بار خیلی اتفاقی اومدم تو وبلاگتون یاداشتاتونو خوندم بعد از اون ترغیب شدم که همه نوشته هاتونو از اول بخونم
از اون روز تا حالا هر روز با همسرمهربونم اینجا سر میزنیم همیشه همراه شما هم شاد شدیم هم غمگین
از خدا میخوام که در کنار هم شاد باشینو سلامت
منو همسرم نینی نداریم میخواستم ازتون بخوام توی این لحظه ها برای همه و ما دعا کنین
ازخدا بخواهین که همه کسانی که نینی دارن خدا حافظ نینی گولو ماشون باشه
همه کسانی هم که نینی میخوان خدا بهشون سالمشو بده
و برای منو همسرم هم دعا کنین که همیشه در کنار هم آرامش داشته باشیم و هر وقت احساس نیاز به یه نینی کوکولوی مهلبون داشتیم خداجون بهمون عطا کنه
انشاااااااااااالله
ببخشید که طولانی شد چشمتونو درد آوردم
التماس دعا


سلام عزیزم
خیلی خوشحال شدم که وبلاگم خواننده ی با حوصله ای مثل شما داره ...
برات بهترینها رو از خدا میخوام ... همیشه توی همه ی کارای خدا رحمت و حکمتی هست
ریحانه
20 فروردین 91 9:00
قند تو دلم داره آب میشه



ههههههههه مرسی
زهرا
20 فروردین 91 10:53
سلااام به مامانی و نی نی گولو...
خوش میگذره محفل 3 نفره؟؟ الهی ..
از پوشکهای آبکی و خیس چه خبررر؟
امیدوارم همه چی روبه راه باشه خانووومی!!
تبریکات گرم ما را پذیراا باش .. ههه.. قدمش مبارک!


سلام دوستم
فسقلی هنوز هیچی نشده کلی پوشک استفاده کرده ... هههههه
شهرزاد
20 فروردین 91 11:46
وای عزیزم از صمیم قلب آرزو میکنم زایمان خوبی داشته باشی و بهداد نازنینت رو به سلامت بغل کنی. قدمش مبارک. تجربه بهترین لحظه های عاشقانه دنیا و زیباترین احساس عالم گوارای وجودت


مرسی عزیزم
مامان آرین
21 فروردین 91 8:56
وااااااااااااااااااااااااااااااای نانا جون اینقدر خوشحالم که نگو . قدمش مبارک باشه و ایشالا که زایمان راحتی گذرونده باشی .


ممنونم دوستم ... به لطف دعاهای شما دوستای گلم زایمان خوبی بود برام
آوين
21 فروردین 91 14:45
عزيزم سلام قدم نورسيده مبارك امروز شد 3 روز نميخواي بياي ما رو از خودت باخبر كني خيلي نگرانتم اميدوارم همه چي خير باشه


سلام دوستم ... سه روز اول سخت ترین روزای نوزادیه ... میدونی که ...
زهرا
21 فروردین 91 18:32
سلام خانومی.. چه خبر؟ دلواپس شدم!


سلام دوستم ... شرمنده که دیر کردم
خاله نفس
21 فروردین 91 21:42
الان که دارم اینو مینویسم به لطفِ خدا شکوفه بهارنارنج رو بغل کردی خداروشکــــــــــــــر بابت اینهمه لطفش
بی صبرانه منتظر خوندن اولین پست بعد از زایمانت هستم
ایشالا که تویِ این لحظه هایِ قشنگ منو هم از یاد نبری


خداروشکر ... بابت این نعمت بزرگ
به یادت هستم ... شما هم برامون دعا کن
سفانه
22 فروردین 91 2:39
مامان خانوم گل بیا از خودت یه خبری به ما بده... دلمون رفت برات... پیشاپیش هم چشم و دلت روشن عزیزم....


مرسی گلم ... ببخش نگران شدی
مامان تربچه
22 فروردین 91 7:54
باورم نمیشه نارینه جونم
باورم نمیشه
الان که وبلاگت رو باز کردم و این پست رو دیدم دارم اشک میریزم
چه قدر سریع گذشت
خیلی برات خوشحالم
خییییییییییییییلی
نمی دونی چه قدر برات خوشحالم
خدایا شکرت
منتظرت عکس های آقا بهداد هستم


انشالله یه روزی برای شما دوست گلم ...
خیلی زود گذشت ... این رو امروز که بهداد توی بغلم هست میگم !!!!!!!!!
زهرا
22 فروردین 91 11:14
عزیزم انتظار شما سر اومده اما ما همچنان در انتظار خبری از مامانی و نینی گولوش هستیم...
آوين
22 فروردین 91 11:52
سلام قربونت برم اينطوري قول ميدي زودي ميام از نگراني درتون ميارم من كه از نگراني مردم بابا


شرمنددددددددددددددددده

من بعد از دو روز تازه وقت کردم موهام رو شونه کنم ... چه برسه به عکس و عکس بازی !!