شکوفه ی بهار نارنج ... بهدادشکوفه ی بهار نارنج ... بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات من و باباش...!

یه اتفاق جالب !!!

1391/2/18 23:59
نویسنده : نانا
414 بازدید
اشتراک گذاری

این گل پسرمونه ... امروز

بابایی اداره بود و منم بعد از خوردن صبحانه داشتم پوشکت رو عوض میکردم ... تا بازت کردم چشمام گرد شد ... چون حلقت از جا در اومده بود و فقط با یه پوست نازک به جاش وصل بود ... یه کم باهاش ور رفتم شاید کنده بشه و راحت بشی و منم خیالم راحت بشه ولی دیدم نه ...همون پوست نازک حسابی چسبیده !! بیخیالش شدم و گفتم حتما تا عصری که بابایی بیاد خودش میافته و من یه مژدگونی از بابایی میگیرم !!!!

عصری بابایی اومد .. با یه جعبه شیرینی به مناسبت یک ماهگیت ... با یه عالمه ذوق ازش پرسیدم : بخاطر یه خبر خوب چقدر حاضری مژدگونی بدی ؟ بابایی هم گفت : اگه درباره بهداد باشه هرچقدر بخوای !!! حلقش افتاده ؟

هههههه کل نقشه هام نقش براب شد !!!

با همدیگه نشستیم بالای سرت تا من پوشکت رو عوض کنم ... با کلی ذوق !! ... و در کمال تعجب دیدیم که حلقه رفته سر جاش !!!!!!! قیافه ی مامانی توی اون لحظه دیدنی بود !!!!!!!!!!!!! ضااااااااااااااااااااااااایع به تمام معنا

الان آخر شبه ... با اینکه نقطه ی اتصالش فقط یه تار مو هست ولی هنوز هم نیافتاده !!!!!!!!!! میدونم که تا فردا کارش تمومه !!!!!!! و توی روز دهمش از دستش خلاص میشی ...

عااااااااااااشقتم عشقم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

آوين
19 اردیبهشت 91 0:38
سلام به مامان گل
خاله جون ميخواستم بهت بگم يكماهگيت مبارك عزيز دلم ديگه داري براي خودت مردي ميشي البته كه بابا و مامان دستي دستي اين كارو كردن ولي از نظر بزرگي داري يه مرد كوچيك ميشي
من ميميرم براي اون اخمت
بوس براي روي ماهت ( هزار الله اكبر)


سلام دوستم

شما اولین نفری هستی که توی روز 19 بهمون تبریک گفتی !! یه بوووووس جایزت
زهرا
19 اردیبهشت 91 9:40
ای جووونم خاله!!! چه بزرگ شدی!! آقا شدی.. ههه الهی.. نارینه جون ماشالا بهدادم چه ملوس شده! بهت تبریک میگم.. هم 10 روزگیش رو، هم مرد شدنش رو، هم سلامتیش رو و هم یک ماهگیش رو.. بیچاره پدرم .. انقدر غر زدم که پس کی اینترنت وصل میشه.. میگفت حالا این بهداد خان هم برای دیدن شما اینقدر بیتابه!! منم میگفتم بله، چرا که نه!!



مرسی مرسی مرسی مرسی
پس چی که بیتایه خالش بود ...
از این به بعد زود تر بهمون سر بزنه تا دلمون تنگ نشه خووووووووب
زهرا
19 اردیبهشت 91 9:42
نگا فسقلی رو... فدای اخماش!! ای جوونم.. ایشالا تا حالا حلقه اش افتاده... امیدوارم زودی بزرگ شه و نامزدش حلقه دستش کنه!! البته نه این یکیو!! ههه


از اخمای پسرم نترسی خاله ...
حلقش هنوز سر جاشه نگران نباش ...
مامان آريا
19 اردیبهشت 91 10:04
خيلي جالب بود از دست اين بهداد و حلقش
قربونت برم عزيزم كه اينقدر ناناسي
يك ماهگيتم مبارك گلم


بهداده دیگه ... کارای خارق العادش رو از همین الان شروع کرده !!
سارا
19 اردیبهشت 91 13:56
ای جووووونم. چه پسری
خاله جون دوباره یه ماهگیت مبارک.


مرسی خاله جون
مامان مانی جون
20 اردیبهشت 91 14:17
وای اخمتو قربون
خنده تو قربون
حوصله اتو قربون
از صبر و حوصله نگو که من عجول و کم طاقتم
آخه شش ماهه دنیا اومدم
من جای تو بودم میبردمش حموم و میذاشتمش تو وان تا خیس بخوره و کنده شه
ههههههههه


ههههههههه معلوم شد که واقعا عجولی ....
خاله ي اميرعلي
21 اردیبهشت 91 22:20
سلام عزيزم
واااااااي چه ملوسكيه اين بهدادي عين فندق ميمونه الهي فداش بشم
چه اخمي هم كرده تو خواب اي جاااااااانم
انگار به قول مامانن ماني جون حلقه هه رو ميخاد نگه داره برا حلقه ي نامزدي!!!


سلام خاله
میخواست نگهش داره ولی نشد
فرنوش
22 اردیبهشت 91 15:59
بارانی از عشق و نَمی هم ستاره ارزانی تویی که در تبار معصومانه‌ی نگاهت، چشمان

خسته‌ی ستاره می‌چیند. خوش‌آهنگ‌ترین نغمه‌های هستی نثار قلب خسته و

صبورت. روزِ به اوج نشستنت مبارک . .
نارینه جونم روزت مبارک


سپاسگذارم عزیزم
عسل
22 اردیبهشت 91 16:52
عاشق اخمتم اقا کوچولووووووووووووووووووووووو





مرسی خاله
سفانه
23 اردیبهشت 91 15:26
هزار الله اکیر به بیهداد خوشگم... ماشالله عکسهاش خیلی نازن نانا جون.... خدا برات حفظش کنه ایشالله.....


مرسی دوستم ... چشمات قشنگ میبینه
سلامت باشی و سایت همیشه بالای سر شهدادم باشه