شکوفه ی بهار نارنج ... بهدادشکوفه ی بهار نارنج ... بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 29 روز سن داره

خاطرات من و باباش...!

یادداشت 38 مامانی

1390/2/4 23:47
نویسنده : نانا
268 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم

امروز آسمون از صبح گرفتست ... منم با یه دل گرفته از خواب بیدار شدمniniweblog.com

انگار که دلم خبردار شده بود که میخوام چه چیزایی بشنومniniweblog.com

از مامان نشدن یکی دوتا از دوس جونام تا نگران بودن یه مامان برای نینی تو دلیش ... 

نمیدونم چی بگم ... niniweblog.com

فقط دلم میگیره وقتی ازین خبرای دلسرد کننده میشنوم ... اونوقت از خدا جونم شاکی میشم ... اونوقته که دلم میخواد به اومدن و نیومدنت فکر نکنم .niniweblog.com

یادم میاد ... تو مطب دکتر قبلیم یه خانومی میومد که همیشه ورد زبونش این جمله بود  ""خدایا ... هیچوقت هیچ کس رو با اولاد امتحان نکن ""

الان میفهمم که چیز خوبی از خدا میخواسته  ... امتحانه سختیه ...

niniweblog.com

امروز محمد آقا زنگ زده بود که برای آخر هفته هماهنگ کنیم و بریم شمال ...niniweblog.com

اما از بس که من دل گرفته بودم هیچ ذوق نکردم ... منی که کشته مرده ی شمالم ... 

نمیدونم حالا بریم یا نه ... بابایی که دلش میخواد بریم ... تا ببینیم چی میشه

همش منتظر یه نشونه از وجود تو هستم ... با اینکه هیچ علامتی از خودت ندادی و من هیچ حسی ندارم ... هنوزم امیدوارم به بودنت .... ناچارم این چند روز رو هم تحمل کنم !!! niniweblog.com

امیدوارم به وجودت عزیزم .... niniweblog.com

niniweblog.com

پ . ن :

وااااااای خدایا هزار مرتبه شکرت ... مژگان جونم فعلا حالش روبراهه ... برای مرضیه جون هم خوشحالم .... niniweblog.com

خدا همه ی کاراش حساب و کتاب داره ... این ما آدمها هستیم که صبرمون کمه .... و با هر تلنگر ناامید میشیم ...

باید یاد بگیرم که به خدا اعتماد کنم !!!! niniweblog.com


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

سما
4 اردیبهشت 90 21:52
سلام نارینه نازنینم
خوبی گلم
چقدر دلم تنگ شده خیلی وقته با هم صحبت نکردیم
من این روزا حال و حوصله ندارم گلم برای همین کمتر می آم کلوپ
اگه رفتی شمال امیدوارم بهت خوش بگذره مواظب خودت باش بوسسسسسسس


الهی بگردم که حتما دل دردت کلافت کرده ....

مرسی عزیزم که بازم بهم سر میزنی
حمید
5 اردیبهشت 90 1:40
سلام مامانه گلم از چیزی نگران نباش دلتو بسپار به خداوند و حضرت زهرا و نگران بعدشم نباش هر چیز صلاحه همون میشه برام خیلی با ارزشی مامان جون توکل کن و از چیزی نگران نباش همیشه دلت شاد


ممنونم
ناشناس
5 اردیبهشت 90 15:09
سلام نميدانم كه هستي و چقدر درد كشيده اي ، اما در نوشته هايت احساس و غم و آرزوها ديدم ،ناشناسي هستم كه بصورت اتفاقي ا ين وب را ديدم و ازا ول تا آخر را خواندم . مشكل شما را من همسرم هم در سال قبل داشتيم ولي در يكي از روزهاي سال شخصي به صورتي اتفاقي آدرس دكتري را به ما داد كه مشكل ما را حل كرد. اعتقاد دارم كه خداوند بندگانش را براي همديگر واسطه مي كند تا مشكل آنها را حل كند . شايد امروز نوبت من است . در بيمارستان لاله تهران ماهي يكبار دكتر عباس افلاطونيان فوق تخصص زنان و زايمان و نازايي از شهرستان يزد بيماران را ويزيت ميكند به شماره تلفن 8-88571065 زنگ بزنيد و بخش IVF را بخواهيد و بپرسيد دكتر كي ميايد تهران و وقت بگيريد . دكتر بسيار مهربان و خوبي است حتما نتيجه مي گيريد. دعا بسيار خوب است اما خداوند از بندگانش انتظار تلاش بيشتر دارد . به آينده روشن فكر كنيد و بگذاريد من همچنان ناشناس بمانم . من و همسرم و ني ني كوچولومون برايتان دعا مي كنيم منتظر خبرهاي خوب در سايتتان مي مانيم
setareh
5 اردیبهشت 90 23:43
عزیزه دلم حتما برو مسافرت بگذار کمی حالو حوصلت بیاد سر جاش و با انرژی برگرد......

نی نی گولو یه مامان پر انرژی میخواد ....بوسسسسسسسسسسسس


مرسی مامانه مهربون
بوس بوس
اکرم
6 اردیبهشت 90 2:43
سلااااااااااااااام عزیز دل من
نمی دونستم وبلاگ داری
نگفته بودی هااااااااااااااااااااااااااااا
خوبی عزیز؟
حتما بیا شمال ... اومدی منو یادت نرههههههه حتما باید بهم سر بزنی

نبینم که دلت گرفته باشههههههه ...نبینم غصه بخوری ها
امیدوارم که بزودی زود خبر خوش مامان شدنت رو بهمون بدی

عزیزم
اندکی صبر ، سحر نزدیک است

می بوسمت.


قربون دوست خوبم برم ... انشالله به زودی همگی مامان میشیم
آیرین
6 اردیبهشت 90 9:21
سلام عزیز دلممممممممم .
خیلی خیلی دلم برات تنگ شده . بوووووووووووس
اگه میتونی حتما" مسافرتتو برو . برای روحیه ات خوبه. خیلی دوستت دارم دوستم


ممنونم دوس جوووووونی
بوووووووس
فریبا
17 تیر 93 9:28
سلام سه بار ivf کردم نتیجه نگرفتم وهمسرم تصمیم داره دوباره ازدواج کنه تو رو خدا بگید جکار کنم؟
نانا
پاسخ
انشالله هر چی خیر هست براتون پیش بیاد