یادداشت 16 مامانی ... هوای حوصله ابریست
هوای حوصله ابریست .... عزیزکم نمیدونم چرا اینقدر بی حوصله شدم ... از صبح همینجور ولو شدم و دوس ندارم از جام تکون بخورم حال هیچکاری رو هم ندارم .... قرار بود برم خونه مامان ولی حسش نیومد الانم که نزدیک اومدن باباییه و منم هیچ فکری برای شام نکردم ... این هوای ابری هم بیشتر بی حالم میکنه .... کاش یه کم بارون بیاد بارون رو دوست دارم .... خیلی
نویسنده :
نانا
17:27